کاپادوکیا منطقهی کهنی است که در شرق و مرکز آناتولی، و در فلات ناهموار شمال رشتهکوه توروس، یعنی در مرکز ترکیهی امروزی واقع شده است. مرزهای این منطقه در طول تاریخ مدام جابهجا شدهاند. چشمانداز کاپادوکیا شامل گسترهی وسیعی از سنگهای آتشفشانی نرم است که بهواسطهی فرسایش، به برجها، مخروطها، درهها و غارها تبدیل شدهاند. کلیساهای کندهشده در دل سنگ و تونلهای درهمپیچیدهی زیرزمینی که یادگار دورههای بیزانس و اسلامی هستند، در سرتاسر این منطقه پراکنده شدهاند.
کاپادوکیا یکی از بهترین گزینه های سفر برای افرادی است که به طبیعت علاقه دارند و می خواهند به ماجراجویی بپردازند ، یکی از تفریحات بسیار محبوب در این مکان دوچرخه سواری در کوهستان است و در طول زمین های ناهموار این منطقه می توانید تجربه جذابی از دوچرخه سواری را داشته باشید و بهترین روش برای کشف سایت کاپادوکیا به شمار می رود .
خوب است بدانید کاپادوکیا واقع در مرکز ترکیه و در ارتفاعات بالا است و به همین دلیل از آب و هوایی خشک برخوردار است ، یعنی در تابستان هوا در این جا گرم و خشک و در زمستان سرد و برفی می باشد ، به همین دلیل اگر می خواهید به کاپادوکیا سفر کنید ، بهتر است که فصل بهار یا پاییز را برای سفر انتخاب نمایید ، شب های کاپادوکیا همواره سرد است حتی در تابستان هم بهتر است که در هنگام شب لباس گرمی به همراه داشته باشید .
در نزدیکی این منطقه شهری به نام آوانوس وجود دارد که در طول دوراندر ترکیه به هنر صنعتگران سفالگرش مشهور بوده است و در سفر به این منطقه می توانید به این شهر بروید و سفال های زیبای دست ساز خریداری نمایید ، همچنین در بالاترین نقطه پارک ملی گورمه و سایت های سنگی کاپادوسی روستایی به نام اوچیسار قرار دارد که چشم انداز بی نظیری را به گردشگران می دهد ، در این روستا سرزمین عجایب سنگی وجود دارد که شبکه ای از غارهای کنده شده به وسیله انسان می باشد ، همچنین مکان های عبادت ، اصطبل ها و انبارهایی را خواهید دید که همه آن درون سنگ نرم کنده و به وجود آمده اند .
کاپادوکیا منطقهی کهنی است که در شرق و مرکز آناتولی، و در فلات ناهموار شمال رشتهکوه توروس، یعنی در مرکز ترکیهی امروزی واقع شده است. مرزهای این منطقه در طول تاریخ مدام جابهجا شدهاند. چشمانداز کاپادوکیا شامل گسترهی وسیعی از سنگهای آتشفشانی نرم است که بهواسطهی فرسایش، به برجها، مخروطها، درهها و غارها تبدیل شدهاند. کلیساهای کندهشده در دل سنگ و تونلهای درهمپیچیدهی زیرزمینی که یادگار دورههای بیزانس و اسلامی هستند، در سرتاسر این منطقه پراکنده شدهاند.
سفالینهها و ابزار نوسنگی که در کاپادوکیا یافت شدهاند، به حضور انسانهای اولیه در این منطقه دلالت دارند. کاوشگران در شهر جدید کولتپه (Kültepe) به بقایای شهر هیتی آشوریِ کانش (Kanesh) رسیدهاند که قدمت آن به هزارهی سوم قبل از میلاد باز میگردد. دهها هزار لوح سفالی از بقایای یک گروه بازرگان آشوری در کانش، جزو قدیمیترین اسناد نوشتاری یافتشده در ترکیه هستند.
نخستین نشانهها از نام کاپادوکیا به قرن ششم پیش از میلاد برمیگردد؛ در آن زمان یک ساتراپ (فرماندار هخامنشی) ایرانی بر اشراف فئودال کاپادوکیا حکمرانی میکرد و آتشکدههای زرتشتیان همهجا دیده میشدند. این منطقه بهخاطر زمین ناهموار و محصول کشاورزی نسبتا کم خود در روزگار باستان کمتر توسعه یافت و فقط چند شهر مهم داشت.
اسکندر کبیر از کاپادوکیا عبور کرد، اما سربازان را تحت فرماندهی ژنرال پردیکاس فرستاد (سال ۳۲۲ قبل از میلاد). بعد از مرگ اسکندر، جنگی بر سر قدرت درگرفت و کاپادوکیا بهدست سلسلهی سلوکیان افتاد، اما یک سلسلهی اشرافی محلی از ساتراپهای (شهربان) ایرانی همچنان حکومت میکرد و بر آئین مذهبی ایرانی تأکید میشد. کاپادوکیا پس از پیروزی رومیها در ماگنزی با روم بیعت کرد و علیرغم حملات پنتوسها و ارمنیها در نخستین قرن قبل از میلاد، همچنان وفادار باقی ماند. کاپادوکیا بهعنوان کشوری تحت حکومت روم باقی ماند، تا آنکه امپراتور تیبریوس در سال ۱۷ پس از میلاد آن را بهخاطر احاطهاش بر گذرگاههای استراتژیک در کوههای توروس ضمیمه کرد.
این منطقه برخورد زودهنگامی با مسیحیت داشت. کتاب اعمال رسولان (The Acts of the Apostles) میگوید که یهودیان کاپادوکیایی هنگام هبوط روحالقدس در روز عید پنجاهه در اورشلیم بودند (اعمال، ۲، ۹)، و نامهی اول پطرس (First Epistle of Peter) هم کاپادوکیا را جزو جوامع مسیحی رنجدیده در آسیای سغیر میداند (نامهی اول پطرس، ۱،۱). در قرن چهارم سه قدیس کاپادوکیایی، بهنامهای بازیل کبیر (Basil the Great)، گریگوری نیسا (Gregory of Nyssa) و گریگوری نازیانزنوس (Gregory of Nazianzus)، با نوشتههایشان نقش مهمی در شکلگیری تفکر مسیحیت، رد آریانیسم و شرح اصول تثلیث ایفا نمودند.
موقعیت کاپادوکیا در شرقِ امپراتوری بیزانس، باعث شده بود بهراحتی موردتهاجم دیگران قرار بگیرد. حملاتی از سوی قبایل مختلف طی قرن پنجم میلادی، آنها را به فکر ساخت استحکامات سنگینتری در این منطقه انداخت. در سال ۶۱۱ میلادی، تاختوتاز سپاه ساسانی، پایتخت کاپادوکیا، یعنی قیصریه (Caesarea) را ویران کرد. حملات عربها به کاپادوکیا نیز از قرن هفتم آغاز و تا قرن دهم میلادی ادامه یافت. احتمالا طی همین دوران بیثباتی بود که غارها و تونلهای بزرگ کاپادوکیا بهدست انسان ساخته یا سازههای موجود توسعه یافتند تا بهعنوان پناهگاه استفاده شوند. بااینحال، تعیین تاریخ دقیقِ ساخت آنها دشوار است.
کاپادوکیا در قرون دهم و یازدهم میلادی دوران صلحی را تجربه کرد که منجر به رونق در ساختوساز کلیساها و صومعههای سنگی شد. بسیاری از کلیساهای باقیمانده از این دوره، تزئینات فراوانی دارند. پس از آنکه ترکهای سلجوقی در سال ۱۰۷۱ سپاه بیزانس را در نبرد ملازگرد شکست دادند، کاپادوکیا تحت کنترل آنها درآمد و امپراتوری بیزانس برای همیشه این منطقه را ازدست داد.
امروزه نام کاپادوکیا بهطور معمول در صنعت گردشگری برای اشاره به منطقهای استفاده میشود که تقریبا از قیصریه تا آقسرای کشیده شده؛ جایی که بیشترین تعداد آثار تاریخی را میتوان در آن یافت. پربازدیدترین جاذبههای کاپادوکیا عبارتاند از شهر زیرزمینی درینکویو، شهر زیرزمینی کایماکلی و پارک ملی گوریمه؛ منطقهای که پر از کلیساها و خانههای سنگی است. پارک ملی گوریمه و دیگر مکانهای سنگی در این منطقه در سال ۱۹۸۵ بهعنوان منطقه میراث جهانی یونسکو ثبت شدند.
درست بیرون روستای گوریمه، میتوان موزهی فضای باز گوریمه (Göreme Open-Air Museum) را دید که منطقهای تحت حفاظت یونسکو، و مجموعهای از کلیساها و صومعههای سنگی است که نقاشیهای شگفتانگیزی را در خود جای دادهاند. این مجموعه ۱۰ تا ۱۲ قرن قدمت دارد و بههمان دورانی برمیگردد که کاپادوکیا مرکز دینی مهمی برای بیزانس محسوب میشد. چندین کلیسا در این مجموعه وجود دارند، اما مهمترینشان عبارتاند از کلیسای سیب (Elmalı Kilise)، که فرسکو یا دیوارنگارهی معراج حضرت عیسی (ع) بالای درب آن است؛ کلیسای سنت باربارا (Azize Barbara Şapeli) با دکوراسیون داخلی قرمزش؛ کلیسای مار (Yılanlı Kilise)، با دیوارنگارههایی از سنت جورج و دیوارنگارههای جالبی از اونوفریوس؛ کلیسای تاریک (Karanlık Kilise) با دیوارنگارههای بازسازیشده و کلیسای قلاب (Tokalı Kilise) با دیوارنگارههای خیرهکنندهای که کل فضای طاقی اتاق را پوشش میدهند. این موزه یکی از برجستهترین دیدنیهای ترکیه و مهمترین جاذبهی گردشگری کاپادوکیاست.
گوریمه (Göreme) بسیار جذاب و دیدنی است و چندین مجلهی معتبر حوزهی گردشگری، آن را یکی از زیباترین روستاهای دنیا دانستهاند. نیمی از این روستا در خاک دفن شده و نمای خانههای سنگیاش، هزارتوی اتاقهای غاری را در دل خود پنهان کردهاند. تورهای بالون هوای گرم، برای بیشتر بازدیدکنندگان سرگرمی اصلی بهحساب میآید. این بالونها هر روز صبح به آسمان گوریمه میروند و در حومهی این روستا برفراز درهها به گشتوگذار میپردازند. کلیسای چشم شیطان (El Nazar Kilise) و کلیسای پنهان (Saklı Kilise) هر دو در موز کادسی (Müze Caddesi)، در فاصلهی کمی از موزهی فضای باز گوریمه واقع شدهاند.
برای نخستین بار در عصر برنز دورهی هیتیها بود که ساکنان این منطقه شروع به کندن شهرهای زیرزمینی کاپادوکیا از دل زمین کردند؛ اما این شهرها برای تاریخچهی بیزانسی خود (در قرون ششم و هفتم میلادی) معروف هستند، همان زمانی که مسیحیان این منطقه مجبور شدند بهمدت طولانی برای فرار از حملهی اعراب و ایرانیها، زیر زمین زندگی کنند. شهر زیرزمینی کایماکلی (Kaymaklı Underground City) بزرگترین شهر زیرزمینی کاپادوکیا، با هزارتویی از اتاقهاست که با تونلهایی بههم وصل شدهاند و هشت طبقه هم دارد. بازدیدکنندگان میتوانند در چهار طبقه از این طبقات به گشتوگذار بپردازند. گشتن زیر زمین در شبکهی تودرتویی از تونلها، تجربهی فوقالعادهای است، اما آنهایی که ترس از فضاهای تنگ و محصور دارند باید بدانند که بعضی از این تونلها بسیار تنگ هستند.
قدمزدن در موزهی فضای باز زلو (Zelve Open-Air Museum) با صخرههای سنگی که پر از سکونتگاههایی غاری است، شما را به سفری در دل زمان و به کاپادوکیای قدیم میبرد. زندگی در این منطقه از قرن نهم میلادی بهعنوان صومعه آغاز شد و تا قرن بیستم هم بهعنوان یک روستای پررونق ادامه داشت. این روستا بهخاطر خطرات ناشی از فرسایش و ریزش سنگ، در سال ۱۹۵۲ تخلیه شد. اکنون کل روستا به موزه تبدیل شده است. دو مکان مذهبی جالب در این منطقه هست که باید آنها را دید؛ یکی کلیسای انگور (Üzümlü Kilise) که سالم باقی مانده و یک مسجد سنگی چشمنواز. اما لذت واقعی در این محل عبور از راههای پرپیچوخم صخرهای، کاوش فضای داخلی خانههای غاری که با دود آتش سیاه شدهاند و تماشای مناظر فوقالعادهی اطراف است.
شهر زیرزمینی درینکویو (Derinkuyu Underground City) عمیقترین پناهگاه زیرزمینی کاپادوکیاست و مسیحیان اولیه، از این شهر هم مانند کایماکلی، برای فرار از حملات استفاده میکردهاند. این تونلها همینطور که پایین و پایینتر میروند، تنگ و تنگتر میشوند. در این هزارتوی زیرزمینی محلی غارمانند ویژهی مراسم دینی و محلهایی برای زندگی و انبار وجود دارند که میتوان در آنها به کاوش پرداخت. سیستم تهویه هوای ماهرانهای را که ساکنان درینکویو استفاده میکردند هم میتوان دید. شهرهای زیرزمینی درینکویو و کایماکلی آنقدر بههم نزدیک هستند که میتوان در یک روز از هر دو بازدید کرد، اما اگر میخواهید فقط یکی را ببینید، باید بدانید درینکویو کمتر موردتوجه گروههای بزرگ گردشگری است؛ بنابراین در آنجا بهتر میتوانید بدون هیچگونه مزاحمتی در تونلها گشتوگذار کنید.
زیباترین درههای درهمتنیدهی کاپادوکیا (Red and Rose Valleys) بین دو روستای گوریمه و چاووشین (Çavusin) واقع شدهاند. تپههای سنگی بهرنگهای صورتی و زرد و نارنجی که از انفجارهای آتشفشانی و هزاران سال فرسایش باد و آب بهوجود آمده و در سرتاسر منطقه کشیده شدهاند. بین این صخرهها، کشاورزان محلی هنوز هم از باغهای سرسبز و زمینهای سبزیکاریشده نگهداری میکنند. کلیساهای پنهان و مخفیگاههای راهبان هم که به دورهی بیزانس برمیگردند، در دل سنگها تراشیده شدهاند.
دهها مسیر پیادهروی در این منطقه، فرصت فوقالعادهای را فراهم میکنند تا کتانیهایتان را بپوشید و به دل کوه بزنید. سه جاذبهی خاص در درهی رز عبارتاند از کلیسای ستوندار (Kolonlu Kilise)، کلیسای صلیب (Haçlı Kilise) با صلیب بزرگش که در سقف غار کندهکاری شده و کلیسای سه صلیب (Uç Haçlı Kilise) با کندهکاریهای سقفش که بهطرز شگفتانگیزی حفظ شدهاند و دیوارنگارههای جالب که البته بهشدت آسیب دیدهاند.
درهی ایهلارا (Ihlara Valley) درهی باریک و سرسبزی است که در انتهای معبر عمیق ۱۰۰ متری، در جنوب غربیِ کاپادوکیا واقع شده و دل هر عاشق طبیعتی را میبرد! این دره که با صخرههای ناهموار و شیبدار احاطه شده، بهشتی پر از درختان بلند سپیدار و زمینهای کشاورزی حاصلخیز، در کنار رودخانهی پرآب ملندیز (Melendiz River) است که از روستای ایهلارا تا روستای سلیم (Selime)، ۱۴ کیلومتر طول دارد. اینجا در طول دوران امپراتوری بیزانس، محل موردعلاقهی جوامع راهبان هرمسی بود که کلیساها و صومعهها را در دل صخرهها میکندند و کنج عزلتی برای خودشان دستوپا میکردند. کلیساهای زیادی در این مسیر وجود دارند، اما کلیسای معطر (Kokar Kilise)، کلیسای مار (Yılanlı Kilise) و کلیسای سنت جورج (Kirk Dam Altı Kilise) از دیدنیترین کلیساهای این مجموعه هستند. در روستای سلیم، قلهی سنگیِ صومعهی سلیم (Selime Monastery) هم جزو دیدنیهاست.
جاذبههای اصلی در روستای زیبای چاووشین (Çavusin)، دو کلیسای بیزانسی دوستداشتنی هستند. در ورودیِ شهر، کلیسای چاووشین (Çavusin Church) قرار دارد که بهخاطر اینکه در اوایل قرن بیستم بهعنوان لانهی کبوتر استفاده میشده، به کیسای خانهی کبوتر بزرگ هم معروف است. این کلیسا دیوارنگارههای خیرهکنندهای دارد. پس از پیادهروی به سمت بالا و برفراز مجموعهای از خانههای متروکه، به مرکز روستایی قدیمی میرسیم که کلیسای سنت جان باپتیست (Church of St. John the Baptist) در آنجا واقع شده است. این کلیسا را قدیمیترین کلیسای کاپادوکیا میدانند و شباهتهای آن به قصرهای سلطنتی و ستونهای ضخیمش بسیار تماشایی هستند.
درهی پاشابگ (Paşabaǧ) قلههایی سنگی بهشکل قارچ دارد که باعث شده به یکی از معروفترین دیدنیهای کاپادوکیا بدل شود. در اوایل دورهی بیزانس، گروهی مذهبی که ملتزمین سنت سیمئون استایلایتز (St. Simeon Stylites) بودند، زندگی خود را وقف آیین ستوننشینی در اینجا کردند. اما بهجای ستون، اتاقکهایی در بالای قلهها کندند تا بتوانند در تنهایی به عبادت بپردازند. یکی از اتاقکهای این راهبان را هنوز هم میشود دید. سفر به درهی پاشابگ را میتوان با بازدید از موزهی فضای باز زلو ترکیب کرد. این دو محل تقریبا دو کیلومتر از هم فاصله دارند و در یک مسیر واقع شدهاند.
روستای اوچیسار (Uçhisar) در دژ سنگی عظیمی قرار گرفته که پر از تونل و غار است. این دژ سنگی هم درست مانند شهرهای زیرزمینیِ این منطقه، روستاییان را در دوران رومیها و بیزانس، از خطر مهاجمان درامان نگه میداشت. میتوان از این قلعه تا نوکِ آن بالا رفت و از آنجا منظرهی پانارومای خیرهکنندهای را از درههایی که روستا را احاطه کردهاند، تماشا کرد. اوچیسار نقطهی شروع خوبی برای پیادهروی در دل درهها هم هست. بهویژه مسیرهای پیادهروی در دل درهی کبوتر (Pigeon Valley) و درهی سفید (White Valley) که به گوریمه میرسند و در این مسیر صحنههای چشمنوازی را میتوان تماشا کرد.
آوانوس (Avanos) شهر شلوغی در نزدیکی رود قزلایرماق (Kızılırmak River) است. بخش قدیمیتر این شهر هزارتویی از خیابانهای سنگفرششده دارد که عمارتهای بزرگ و متروکهی عثمانی در آنها واقع شدهاند. اصلیترین جاذبهی آوانوس، هنر سفالگری آن است. این شهر تاریخچهای از صنعت سفالگری دارد که قدمت آن به دورهی هیتیها میرسد. امروزه هم مانند آن زمان، صنعتگران محلی از خاک رس قرمزِ رودخانهی قزلایرماق برای ساختن سفالها استفاده میکنند. کارگاهها و مغازههای سفال در خیابان اصلیِ شهر و کنار رودخانه قرار دارند. بسیاری از صاحبان این کارگاهها اجازه میدهند کارشان را از نزدیک ببینید و حتی خودتان هم دستی به کار ببرید.
موزهی جدید شهر، بهنام موزهی گورای سرامیک (Guray Ceramic Museum) مجموعهی شگفتانگیزی از سرامیک از سرتاسر ترکیه را در خود جای داده است. مکان این موزه هم ارزش دیدن را دارد؛ مجموعهای از غارها که زیر کارگاه سفال گورای (Guray Pottery Workshop) کنده شدهاند.
صومعهی نقرهی قدیمی (Eski Gümüşler Monastery) تقریبا در ۱۰ کیلومتری شمالغربیِ شهر نیگده (Niǧde) در جنوب کاپادوکیا واقع شده است. این کلیسای سنگی دیوارنگارههای بسیار چشمنوازی دارد که هیچچیز کم از دیوارنگارههای کلیساهای معروفتر نزدیک گوریمه ندارند. قدمت این نقاشیها به قرن یازدهم میلادی بازمیگردد و موضوعشان عید تبشیر و مریم مقدس با عیسی (ع) در کنار جبرئیل و میکائیل است. مجموعهای از تونلها هم هستند که اخیرا بازسازی و به روی گردشگران گشوده شدهاند. البته در بعضی قسمتها کمی تنگ هستند، اما گشتوگذار در آنها بسیار جالب است.
اورگوپ (Ürgüp) دیدنیهای زیادی ندارد، اما خیلی از گردشگران کاپادوکیا، بهخاطر هتلها و رستورانهای خوبش، آنجا را برای ماندن انتخاب میکنند. بناهای بهجا مانده از دورهی سلجوقی عبارتاند از مسجد کرماناوغلو (Karamanoǧlu Mosque) که قدمت آن به قرن سیزدهم برمیگردد و همینطور آرامگاه آلتیکاپی توربسی (AltıKapı Türbesi) که توسط یک شاهزادهی سلجوقی برای خانوادهاش ساخته شده است. بخش قدیمی شهر که با تپهای از مرکز مدرن آن جدا شده هم خانههای سنگی زیبایی از دوران عثمانی دارد که بسیاری از آنها بهخوبی بازسازی شده و اکنون به هتل تبدیل شدهاند.
در همان نزدیکی روستای کوچک مصطفیپاشا (Mustafapaşa) واقع شده که تا تبادل جمعیت سال ۱۹۲۳ با یونان، جامعهای مرکب از یونانیها و ترکها را در خود جای داده بود و بسیاری از خانههای سنگی قدیمیِ آن در امتداد خیابانهای خلوت سنگفرششده، از ساکنان یونانی آن بهجا ماندهاند. کلیسای آجیوس کونستانتینوس النی (Agios Konstantinos-Eleni) درست در مرکز این شهر واقع شده و کلیسای آیوس واسیوس (Ayios Vasilios) قرن دوازدهمی هم بالای تپه قرار گرفته است. چند کلیسای غاری کوچک هم بیرون از شهر در درهی صومعه (Monastery Valley) وجود دارند.